مهدی درستی: این روزها کمتر علاقه مندی را به حوزه ادبیات می توان پیدا کرد که نامی از کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» نشنیده باشد. اثری که در کمتر از چهار ماه به بیست و پنجمین چاپ خود رسید.
علاقهمندان به ادبیات که فعالیت قابل توجهی هم در فضای مجازی دارند، بیشک نام روزبه معین را به وفور شنیدهاند، نویسندهای که قبل از انتشار اثرش بخشهایی از آن را در فضای مجازی منتشر کرد، متن هایی که استقبال کاربران فضای مجازی را به همراه داشت.
معین که پیش از این در حوزه نمایشنامهنویسی هم فعال بوده است، در گذشته اثری را با عنوان «هنگامی که باران پیانو مینوازد» منتشر کرده بود.
با این نویسنده جوان درباره «قهوه سرد آقای نویسنده» و ویژگی های آن هم صحبت شدهایم.
شخصیتهایی با داستانهای متعدد
تعدد شخصیت ها یکی از بارزترین ویژگیهایی است که در «قهوه سرد آقای نویسنده» مشاهده میشود.
روزبه معین درباره چرایی این مسئله گفت: «ما دو مقوله به نام شخصیت و شخصیتپردازی داریم، شخصیتپردازی آن عناصری است که میتوانیم از روی ظاهر افراد داستان دربیاوریم و شخصیت در کنشها و واکنشهای افراد هنگام مقابله با اتفاقات و حوادث نمایان میشود، همانطور که گفتم داستان درباره یک نویسنده است و هر فردی در جامعه دنیای خاص خود را دارد. نویسنده هم با داستانها و شخصیتها سر و کار دارد. لازمه نوشتن «قهوه سرد آقای نویسنده» هم این بود که از شخصیتهایی که داستانهای زیادی دارند برخوردار باشد.»
استقلال در حین پیوستگی محتوا
وقتی که این کتاب را در دست میگیریم، شاهد مجموعهای از داستانهای متنوع هستیم که در عین مستقل بودن دارای اشتراکاتی هستند.
معین که این ویژگی را برگرفته از شخصیت اصلی داستان میداند، توضیح داد: «خرده داستانهایی که در کتاب است به نیاز اثر برمیگردد، شخصیت اصلی داستان همه اتفاقاتی که در زندگیاش رخ میدهد را در قالب داستان بیان میکند. همه شخصیتها هم داستانگو هستند و به نویسنده اثر که شخصیت اصلی این کتاب است بازمیگردد؛ در نگاه اول ممکن است این داستانها ارتباطی با هم نداشته باشند، اما در پایان مخاطب ربط این داستانها را درک میکند. چون شخصیت اول داستان یک نویسنده است و خلاقیت و توانایی داشته که این اتفاقات را به این شکل بیان کند. کسانی که بدون موضعگیری کتاب را میخوانند حتما این موضوع را درک میکنند، لازمه نوشتن این کتاب پر داستان بودن است.»
طنزی پنهان در قالب محتوایی جدی
در بخشهایی از «قهوه سرد آقای نویسنده» شاهد طنزپردازیهایی از سوی نویسنده هستیم که بدون لطمهزدن به جدیت اثر مخاطب را با خود همراه می کند.
این نویسنده درباره این موضوع گفت: «داستان دو بخش دارد، ابتدا به صورت اول شخص روایت میشود و در بخش دوم راوی، داستان را بازگو میکند. این بیان طنز نیاز داستان بود، البته علاقه من هم است و در نمایشنامهنویسی هم درونمایه طنز در آثارم وجود دارد. در بخشهایی از داستان هم که نیاز بوده است از این زبان طنز استفاده کردم و فکر نمیکنم به روند جدی اثر ضربهای وارد کرده باشد.»
موضوع طبیعیتر بهتر بر دل مخاطب مینشیند
یکی از ویژگیهایی که در مطالعه این کتاب به چشم میخورد، حضور احساس و بیانی عاطفی است.
معین که این ویژگی را برگرفته از علاقه شخصی خود دانسته، بیان کرد: «قطعا هر نویسندهای سبک و علاقه خاص خود را برای نوشتن دارد و شاید قسمت اعظمی از این داستان هم قابلیت الهام گرفتن برای ساخت آثار نمایشی را دارد. من در این اثر سعی کردم از توصیف و اطناب فاصله بگیرم و داستان را پیش ببرم؛ وقتی داستان پیش میرود، موضوع طبیعیتر میشود و بهتر بر دل مخاطب مینشیند. علاقه من هم این است که داستانها، مخاطب را دنبال خود بکشانند و شاید این مسئله عاملی است تا شباهتی میان متن و نمایشنامه احساس شود.»
او اضافه کرد: «وقتی یک نویسنده داستان خودش را در یک بار عاطفی ارائه میدهد، عمق آن بیشتر و کارش قویتر میشود، به نظرم نیاز این اثر است و باید ابزار عاطفی و احساسی هم به داستان اضافه شود.»
وظیفه تاثیرگذاری بر ادبیات ایران را ندارم
جمعی از منتقدان نحوه پرداخت «قهوه سرد آقای نویسنده» را نامناسب دانسته و انتقادهایی را به داستان آن وارد میدانند و معتقدند که امثال این آثار نمیتوانند بر ادبیات ایران تاثیر بگذارند.
معین در توضیح این انتقادات بیان کرد: «من وظیفه خودم را تاثیرگذاشتن روی ادبیات نمیدانم و بارها گفتم که نوشتن حاصل دو نوع استعداد است، استعداد داستانگویی و استعداد ادبی، استعداد ادبی را ممکن است افراد زیادی داشه باشند. خوشبختانه نویسندگان بزرگ و خوبی داریم که روی ادبیات اثر گذار هستند.»
او افزود: «این مسئله در وسعت جهانی بسیار آشناست و حواشی درباره بیشتر نویسندگان کتاب های پرفروش وجود دارد، از استیفن کینگ تا وودی آلن و آگاتا کریستی و ... که البته قابل مقایسه با ما نیستند و فاصله زیادی باهم داریم. بسیاری از منتقدان دنیا این آثار را سطحی و عامیانه دانستند. این ایده در تمام جهان درباره همه آثار پرفروش مطرح میشود. عدهای از روشنفکران علاقهمند هستند که در تضاد با عامه مردم باشند و این را نشانه روشنفکری میدانند و عامه مردم را عموما احمق فرض میکنند و چیزی که عامه مردم دوست دارند را احمقانه تلقی میکنند.»
این نویسنده همچنین درباره سبک تازهای که جمعی از روشنفکران در حوزه ادبیات ایران دنبال میکنند، توضیح داد: «این سبک را ادبیات جدی مینامند که در اکثر مواقع هم مورد اقبال قرار نمیگیرد. احترام زیادی برای این شیوه و طرفداران آن قائل هستم، ولی هدف من استفاده از کلمات دشوار و سخت نیست و سعی میکنم که خیلی راحت و روان داستان را پیش ببرم تا اینکه با استفاده از کلمات سخت یا دشوار بخواهم به ساختار اثر شکل دهم.»
قدردان استقبال مردم هستم
«قهوه سرد آقای نویسنده» مخاطبان متنوعی دارد، از کودکان و نوجوانان تا سالخوردگانی که برای امضای اثر توسط این نویسنده ساعتها در صف ایستادند.
معین درباره ویژگی هایی که یک اثر پرفروش می تواند داشته باشد، گفت: «نمیتوان الزامی را درباره این مسئله بیان کرد، همانطور که هر نویسنده ساختار خاص خود را دارد، الزامات خاصی هم در کار خود رعایت میکند. مردم هرچیزی که جذابیت برایشان داشته باشد را دوست دارند، هرکسی علایق خاص خود را دارد و همان را به کار میگیرد و نمیتوان به صورت مجزا چیزی را بیان کرد.»
او همچنین گفت: «هر نویسنده اگر با سبک خود بتواند اثر خوبی را پدید آورد حتما مخاطب خود را پیدا میکند. برای همین نمیتوانم دلیل خاصی برای پرفروش شدن کتاب بیان کنم، در کنار همان افرادی که کتاب من را دوست دارند عدهای هم بودهاند که با این اثر ارتباط برقرار نکردهاند.»
این نویسنده درباره تنوع مخاطبان این اثر افزود: «اتفاق بسیار لذت بخشی برای من است که تمام ردههای سنی به کتاب علاقهمند شدهاند و در صفهای سه، چهار ساعته میایستادند. البته بعضیها میگفتند که مخاطبان کتاب من بیشتر از سنین پایین هستند و الفاظ نامناسبی را درباره آنها به کار میبردند. در واقعیت چیزی که من و ناشر مشاهده میکنیم طیف گستردهای از بزرگسالان هستند که با کتاب ارتباط برقرار کردهاند.»
معین همچنین گفت: «به نظر من نمیتوان برای مخاطبان یک اثر ادبی محدودیتی قائل شد و کتابهای زیادی هستند که هم نوجوانان و هم بزرگسالان از خواندن آن لذت میبرند؛ مانند هریپاتر که شخصیت اصلی آن یک نوجوان بود، اما افراد سالخورده هم به آن علاقه دارند.»
متنی که اشتباهی به نام وودی آلن منتشر شد
یکی از اتفاقاتی که درباره این نویسنده افتاد، انتشار یکی از متنهایش به نام وودی آلن در فضای مجازی بود.
معین درباره این مسئله گفت: «یک اتفاق شاید عجیب برای من بود، که داستان «وقتی یک پسر بچه عاشق میشود» را قبل از انتشار کتاب در اینستاگرام گذاشتم و دیدم که خیلی از هنرمندان این متن را به نام وودی آلن منتشر کردند، وقتی جستجو کردم دیدم که همه جا به نام وودی آلن معرفی شده است، خیلی طول کشید تا این متن به نام من منتشر شد و هنوز هم عده زیادی هستند که می گویند این اثر را از وودی آلن کپی کردی در حالیکه نمی دانند که متعلق به من است.»
او درباره فعالیت های آینده خود گفت: «یک کتاب آماده چاپ دارم که «کتابفروشی خیابان بیست و یکم شرقی» نام دارد و نمایشنامه است و هنوز شک دارم که آن را منتشر کنم.»
این نویسنده همچنین اضافه کرد: «در حال نوشتن «آنتارکتیکا 89 درجه جنوبی» هستم، شاید آرزوی همیشگی من نوشتن چنین داستانی بود و تصمیم گرفتهام که آن را گسترش دهم و بزرگترش کنم. روی فیزیک کوانتوم کار میکنم و البته استقبال میکنم از کسانی که در این حوزه اطلاعات دارند و تمایل دارند دانش خود را با نویسندهها به اشتراک بگذارند تا بتوانم اثری خوب و کامل که فضایی کاملا متفاوت با «قهوه سرد آقای نویسنده» دارد را تمام کنم.»
معین همچنین گفت: «پیشنهادهایی از کارگردانهای سینما برای ساخت این داستان بوده است که منتظر هستم تا خوبترین پیشنهاد را انتخاب کنم، معمولا در تصمیمگیری بسیار صبور هستم، هم در حوزه فیلم کوتاه و هم بلند پیشنهادهایی بوده است که منتظر یک انتخاب خوب هستم.»
58243
نظر شما